خزعبلات من 2
بعد از پایین رفتن از
کوه
سنگ
صخره
من رسیدم
سر #رود
در هوایی که درون ذهنم
هرگز آن طور نبود
شاید
باید
مینشستم
که ببینم
اما
چقدر جالب بود
گذر عمر برایم چقدر راکد بود
نگهی کردم کمی دور و برم را
#خدا بود
من بودم
رود بود
فهمیدم
هیچ نبودم
و دگر هیچ نبود
از خود خواب آلوده
بر یار پیامی زده و
شرح این واقعه را
ز برایش گفتم
پ.ن ۱: باز هم خزعبلات
پ.ن ۲:ادامه سفرنامه ششم تیر ماه
پ.ن ۳:#مثل_یک_کنکوری_آشفته_از_یک_تست_بد
پ.ن ۴:این عکس مربوط میشه به سه شنبه ششم تیرماه96
#دهکده_تفریحی_چادگان
#وات_د_فاز
#چادگان
#دهکده
#طلوع
#طلوع_آفتاب
#آفتاب
#تابستان
#تابستان_خود_را_چگونه_گذراندید؟
#تیر
#صبح
#ورزش
#ما_دوتا_اما_جدا_جدا
#river
#lake
#nature
#nature_time