نهضت حسینی انقلاب خمینی

عاشوارایی که هنوز نیم قرن هم از آن نگذشته

»» جهت مشاهده پست کلیک کنید ««

بازگشت از سفر

کاش می ماندم میان کربلایت یا حسین/
مثل کفشی که ورودیِ حرم جامانده است.

بوی کربلا

بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا

ان شاالله فردا عازم کربلا هستم

امیدوارم قسمتم باشد

و اربعین کرب وبلا باشم

روضه خوان گریزی زد ...

شکم هایشان که سیر شد از یاد بردند که چه کسی شبها کیسه های غذا را در خانه هایشان می آورد.

از یاد بردند که او کیست.

وقتی تمامی خوبی هایش را از یاد بردند در کربلا بر خانواده اش تاختند و کشتند و به اسارت بردند تا جواب خوبی های پدر را اینگونه به پسر مظلومش بدهند.

پدر یتیمان آنها را اکرام کرد

ولی آنها یتیمان پسر را سیلی زدند و از پشت بام ها سنگ بر ایشان پرت کردند.

پدر برای یتیمان آنها غذا آورد

ولی آنها برای یتیم پسر سر پدر را.

پدر در جنگ آب را بر دشمنانش نبست

اما آنها بر پسر آن پدر آبی که مال او بود و در اراضی او بود بر او بستند.

بی اجازه وارد زمین هایش شدند و در زمین های خودش او و خانواده اش را ناجوانمردانه به خاک و خون کشیدند.

و َسَیَعْلَمُ الَّذِیْنَ ظَلَمُوا اَىُّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ.

اربعین پیاده میروم

آری

اربعین پیاده میروم.

نجف نیستم که تا کربلا پیاده روی کنم.

اما...

پیاده میروم.

از روی هوای نفسم عبور میکنم.

از خود رای بودنم میگذرم.

و سر به فرمان ولی میسپارم...

چون هرکه با نائبش بیعت نکرد در آهنگری، از یکماه قبل آن واقعه نیزه و شمشیر ساخت

و من نمیخواهم از آنان باشم ...

اربعین پیاده میروم ...

چه غم انگیز است

چه غم انگیز است

غم غروب عاشورا

غم پایان دهه اول محرم

در حالی که مصائب تازه شروع شده است

عاشورا و خورشید بر روی نی به یک کنار و مصائب شام و کاروان اسرا طرفی دیگر

آخ

این حسین علیه السلام کیست؟!

شب اول محرم

یامسلم علیه السلام
غریبی ات بر دلم داغی گذاشته
حتی پس از 1400 سال
بر غربتت میگریم
مدد یا مسلم
مدد یا مسلم

برمشامم میرسد هرلحظه بوی کربلا

اهل حرم تشنه اند....

               نوای  العطش دشت را پرکرده است
                                                           عمو قطره ی آبی
همه چشم انتظار بازگشت عمو هستند
                                                    اما

آب هم شرمنده روی عباس شد
                                           برزمین ریخت
و ...

به بهانه ی ضریح جدید ارباب

مرا از پیش خود آقا نکن دک

نمودم نام زیبایت به دل حک

دعا کن تا بقیع را هم بسازیم

«حسین جانم» ضریح نو مبارک

قسمتم نشد

آقا نطلبیدند

نرفتم کربلا

چهارتا کاروان که همه قرار بود باهم برویم ویزا هایمان آماده نشد و  سفرمان به هفته آینده موکول شد.

انشاالله قسمت همگی مان زیارت حرم ارباب بشود .

خیلی دلم گرفت وقتی سفرمان کنسل شد.

یکی از رفقا (م.خ)گفت تا وقتی که شبکه های ضریح را در دستهایت نگرفتی مطمئن نباش که کربلا رفتی
 اولش حرفش را نفهمیدم ولی حالا که باهمه خداحافظی کردم و نتوانستم راهی بشوم حرف اون بنده ی خدا را درک کردم.

التماس دعا

دلم اسیر کوی حسین علیه السلام

تویی تویی بهونه ی           دلم برای زندگی

باز اومده در خونت           دیونه ی همیشگی

شوق زیارتت آقا              همیشه تو دل منه

می خوام برم به کربلا      که دیگه وقت رفتنه

انشاالله یکشنبه عازم کربلا هستم حلال کنید