نان به نرخ روز خور
بر منبر پیغمبر خدا توهین می کند
با لباس پیغمبر خدا توهین می کنند
با لباس یاران توهین می کنند
از دشمنان حمایتش می کند
و خود را خودی معرفی می کند
از حلال و حرام می گوید
خرج زندگیش را با پول شبهه ناک در می آورد
ادعا می کند ولی اندازه ارزنی نیست (به قول آیت الله عبودیت که در جلسه ی که محضرشان بودم فرمودند بعضی ها من من می کنند ولی نیم من هم نیستند)
عقده ی حقارت با آنها کاری کرده که برای خودنمایی پشت سر علی نماز می خوانند و سر سفره معاویه غذا می خورند
آیات قرآن را بر عکس میخوانند
می خوانند رحما با الکفار و اشدا با خورشید
و سر نروشتشان جز آتش دوزخ نخواهد بود حتی اگر تمام شب هارا نیایش کنند و تمام روز را عبادت
که شیطان میلیون ها برابر این کوته فکران عبادت کرد ولی از درگاه حق رانده شد
و سر نوشتشان جز تباهی نیست مگر آنان که توبه کنند و راه حق را برگزینند و گذشته را جبران کنند
ان وعد الله حق
فان حزب الله هم الغالبون
همپای گریه ی تو غزل گریه میکند
زنجیر و سنج و طبل و کتل گریه میکند
ازگریه های عالم و آدم که بگذریم
بانویمان نشسته به تل گریه میکند
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است
دارد خدای عزوجل گریه میکند